معنی فارسی thowless
B1شخصی که بدون دیوار و نگهداشتن اصول خود عمل میکند.
A person who acts without boundaries or moral constraints.
- OTHER
example
معنی(example):
شخص بدون دیواری به قوانین اهمیت نداد.
مثال:
The thowless person didn't care about the rules.
معنی(example):
بدون دیوار بودن میتواند به تصمیمات بد منجر شود.
مثال:
Being thowless can lead to poor decisions.
معنی فارسی کلمه thowless
:
شخصی که بدون دیوار و نگهداشتن اصول خود عمل میکند.