معنی فارسی threateningly
B2به طرز تهدیدآمیزی، به معنی انجام کاری با لحن و یا نوعی رفتار که نشاندهنده خطر است.
In a manner that suggests danger or threatens harm.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طعنهای به مهاجم صحبت کرد.
مثال:
He spoke threateningly to the intruder.
معنی(example):
ابرهای طوفانی به طرز تهدیدآمیزی بالای سر تجمع کردند.
مثال:
The storm clouds gathered threateningly overhead.
معنی فارسی کلمه threateningly
:
به طرز تهدیدآمیزی، به معنی انجام کاری با لحن و یا نوعی رفتار که نشاندهنده خطر است.