معنی فارسی three d

B1

روندی در هنر و سینما که به اشیاء و تصاويرعمق می‌دهد و تجربه واقعی‌تری را برای بیننده فراهم می‌کند.

Relating to or denoting images or movies that have a three-dimensional quality.

example
معنی(example):

فیلم در سه بعدی اکران شد و آن را واقع‌گرایانه‌تر کرد.

مثال:

The movie was released in three D, making it more realistic.

معنی(example):

فناوری سه بعدی عمق تصاویر را افزایش می‌دهد.

مثال:

Three D technology enhances the depth of images.

معنی فارسی کلمه three d

: معنی three d به فارسی

روندی در هنر و سینما که به اشیاء و تصاويرعمق می‌دهد و تجربه واقعی‌تری را برای بیننده فراهم می‌کند.