معنی فارسی threip
B1صحبت کردن یا بحث کردن به طور مردمی یا غیررسمی، به ویژه در مورد موضوعاتی که اهمیت کمتری دارند.
To talk or discuss in a casual or informal manner, especially about less important subjects.
- VERB
example
معنی(example):
او در حین ناهار شروع به سه پن کردن در مورد نظراتش کرد.
مثال:
He began to threip about his opinions during lunch.
معنی(example):
او نتوانست افکارش را به هرکسی که گوش میداد، سه پن کند.
مثال:
She could not stop threiping her thoughts to anyone who would listen.
معنی فارسی کلمه threip
:
صحبت کردن یا بحث کردن به طور مردمی یا غیررسمی، به ویژه در مورد موضوعاتی که اهمیت کمتری دارند.