معنی فارسی thriftbox
B1جعبهای برای نگهداری پول یا پسانداز به منظور صرفهجویی.
A box used for saving money or keeping funds for prudent spending.
- NOUN
example
معنی(example):
او پساندازش را در یک جعبه صرفهجویی برای موارد اضطراری گذاشت.
مثال:
She put her savings in a thriftbox for emergencies.
معنی(example):
جعبه صرفهجویی به نمادی از مسئولیت مالی تبدیل شد.
مثال:
The thriftbox became a symbol of financial responsibility.
معنی فارسی کلمه thriftbox
:
جعبهای برای نگهداری پول یا پسانداز به منظور صرفهجویی.