معنی فارسی throatstrap
B1بخشی از ماسک یا تجهیزات دیگر که دور گردن یا حلقه قرار میگیرد تا آن را ثابت نگه دارد.
A strap that goes around the throat to secure an item, typically used in masks or helmets.
- NOUN
example
معنی(example):
کمربند حلقهای ماسک به آن کمک میکند تا در جای خود ثابت بماند.
مثال:
The throatstrap of the mask helps it stay in place.
معنی(example):
کمربند حلقهای را برای تناسب بهتر تنظیم کنید.
مثال:
Adjust the throatstrap for a better fit.
معنی فارسی کلمه throatstrap
:
بخشی از ماسک یا تجهیزات دیگر که دور گردن یا حلقه قرار میگیرد تا آن را ثابت نگه دارد.