معنی فارسی thrombogenic
B1موادی که قادر به ایجاد لختههای خونی در بدن هستند؛ به ویژه در بافتها یا وسایل پزشکی.
Referring to substances that can induce the formation of blood clots.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That causes thrombosis.
example
معنی(example):
برخی مواد ترومبوژنیک هستند، به این معنی که می توانند لخته های خونی ایجاد کنند.
مثال:
Some materials are thrombogenic, meaning they can cause blood clots.
معنی(example):
پزشکان باید در مورد سطوح ترومبوژنیک در دستگاه های پزشکی محتاط باشند.
مثال:
Doctors must be cautious of thrombogenic surfaces in medical devices.
معنی فارسی کلمه thrombogenic
:
موادی که قادر به ایجاد لختههای خونی در بدن هستند؛ به ویژه در بافتها یا وسایل پزشکی.