معنی فارسی throttlehold

B1

کنترل گاز به معنای تکنیکی است که در آن میزان سوخت به موتور کنترل می‌شود تا عملکرد خاصی حاصل شود.

A method of controlling the engine's output to regulate speed.

example
معنی(example):

او از یک کنترل گاز برای ثابت نگه داشتن وسیله نقلیه استفاده کرد.

مثال:

He used a throttlehold to keep the vehicle steady.

معنی(example):

کنترل گاز اجازه داد تا تنظیمات دقیقی در طول مسابقه انجام شود.

مثال:

The throttlehold allowed for precise adjustments during the race.

معنی فارسی کلمه throttlehold

: معنی throttlehold به فارسی

کنترل گاز به معنای تکنیکی است که در آن میزان سوخت به موتور کنترل می‌شود تا عملکرد خاصی حاصل شود.