معنی فارسی throw a lifeline to

B2

کمک کردن به کسی در زمانی که به شدت به کمک نیاز دارد.

To provide assistance to someone in a difficult situation.

example
معنی(example):

این خیریه هدفش کمک به افراد بی‌خانمان است.

مثال:

The charity aims to throw a lifeline to homeless people.

معنی(example):

دولت قصد دارد به کسب و کارهای در حال زوال کمک کند.

مثال:

The government plans to throw a lifeline to struggling businesses.

معنی فارسی کلمه throw a lifeline to

: معنی throw a lifeline to به فارسی

کمک کردن به کسی در زمانی که به شدت به کمک نیاز دارد.