معنی فارسی thrust stage
B2صحنهای در تئاتر که بخش عمدهای از آن به سمت تماشاگران جلو آمده و فضایی نزدیکتر به تماشاچیان ایجاد میکند.
A stage that extends into the audience on three sides, allowing for a more immersive experience.
- NOUN
example
معنی(example):
بازیگر به طور دراماتیک بر روی صحنهی جلو آمده بازی کرد.
مثال:
The actor performed dramatically on the thrust stage.
معنی(example):
صحنهی جلو آمده به تماشاگران اجازه میداد که احساس نزدیکی بیشتری به اجرا داشته باشند.
مثال:
The thrust stage allowed the audience to feel more connected to the performance.
معنی فارسی کلمه thrust stage
:
صحنهای در تئاتر که بخش عمدهای از آن به سمت تماشاگران جلو آمده و فضایی نزدیکتر به تماشاچیان ایجاد میکند.