معنی فارسی thunderingly
B1به شیوهای با صدای بلند و قوی، به طور معمول برای توصیف صدا یا عمل ارائه شده است.
Adverb describing an action done loudly and powerfully, often evoking strong emotions.
- ADVERB
example
معنی(example):
جمعیت وقتی تیم گل زد، به طرز رعدآسا تشویق کرد.
مثال:
The crowd cheered thunderingly when the team scored.
معنی(example):
او با صدای رعدآسا صحبت کرد و توجه همه را جلب کرد.
مثال:
He spoke thunderingly, grabbing everyone's attention.
معنی فارسی کلمه thunderingly
:
به شیوهای با صدای بلند و قوی، به طور معمول برای توصیف صدا یا عمل ارائه شده است.