معنی فارسی thutter

B1

صدای عذاب‌آور یا غیر عادی

An unsettling or unusual sound.

example
معنی(example):

صدای غیژ غیژ ماشین آزاردهنده بود.

مثال:

The thutter of the machine was unsettling.

معنی(example):

او هنگام دویدن صدای غیژ غیژ در سینه‌اش احساس کرد.

مثال:

She felt a thutter in her chest as she ran.

معنی فارسی کلمه thutter

: معنی thutter به فارسی

صدای عذاب‌آور یا غیر عادی