معنی فارسی thwartways

B1

به حالت عرضی، عمود به مسیر اصلی

In a direction or manner that is across rather than along.

example
معنی(example):

رودخانه به صورت عرضی دره را طی می‌کند.

مثال:

The river flows thwartways across the valley.

معنی(example):

آنها از مسیری که به صورت عرضی به جاده اصلی می‌رفت، استفاده کردند.

مثال:

They took the path that went thwartways to the main road.

معنی فارسی کلمه thwartways

: معنی thwartways به فارسی

به حالت عرضی، عمود به مسیر اصلی