معنی فارسی thy

B2 /ðaɪ/

کلمه‌ای قدیمی به معنای 'تو' یا 'مال تو' که معمولاً در نوشته‌های مذهبی و کهن به کار می‌رود.

An archaic form of 'your', used in religious or historical contexts.

conjunction
معنی(conjunction):

Because, for sake, forwhy, since.

example
معنی(example):

خواست تو انجام خواهد شد.

مثال:

Thy will be done.

معنی(example):

در متون باستانی، مردم معمولاً از کلمه «تو» استفاده می‌کردند.

مثال:

In ancient texts, people often used the word "thy."

معنی فارسی کلمه thy

: معنی thy به فارسی

کلمه‌ای قدیمی به معنای 'تو' یا 'مال تو' که معمولاً در نوشته‌های مذهبی و کهن به کار می‌رود.