معنی فارسی thyroprival

B1

درمانی که در آن تیروئید به طور موقت یا دائمی غیرفعال می‌شود.

A treatment approach that involves the suppression of the thyroid gland's function.

example
معنی(example):

بیمارانی که تحت درمان تیروپرایوال هستند باید از برخی غذاها پرهیز کنند.

مثال:

Patients on thyroprival therapy must avoid certain foods.

معنی(example):

درمان‌های تیروپرایوال می‌تواند منجر به عدم تعادل هورمونی شود.

مثال:

Thyroprival treatments can lead to hormonal imbalances.

معنی فارسی کلمه thyroprival

: معنی thyroprival به فارسی

درمانی که در آن تیروئید به طور موقت یا دائمی غیرفعال می‌شود.