معنی فارسی tiaraed
B2تیاره شده، به معنای زینت گذاشتن با اکسسوریهایی مانند تیاره.
Adorned with a tiara or similar decorative headpiece.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در رویداد سلطنتی، با تیاره به نظر میرسید.
مثال:
She looked tiaraed at the royal event.
معنی(example):
عروس به طرز زیبایی تیاره شده بود.
مثال:
The bride was beautifully tiaraed.
معنی فارسی کلمه tiaraed
:
تیاره شده، به معنای زینت گذاشتن با اکسسوریهایی مانند تیاره.