معنی فارسی tibet
B2تبت، منطقهای در آسیا که به خاطر فرهنگ خاص و مناظر طبیعیاش شناخته میشود.
A region in Asia known for its unique culture and natural landscapes.
- NOUN
example
معنی(example):
تبت به خاطر مناظر زیبای کوهستانیاش مشهور است.
مثال:
Tibet is famous for its stunning mountain views.
معنی(example):
بسیاری از مسافران در صومعههای تبت به دنبال آرامش هستند.
مثال:
Many travelers seek peace in the monasteries of Tibet.
معنی فارسی کلمه tibet
:
تبت، منطقهای در آسیا که به خاطر فرهنگ خاص و مناظر طبیعیاش شناخته میشود.