معنی فارسی tibetan
B1تبت، مربوط به سرزمین و فرهنگ بومی تبت، شامل زبانی خاص و شیوههای زندگی بومی است.
Relating to Tibet, its people, culture, language, and traditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرهنگ تبت غنی از سنتها و معنویت است.
مثال:
Tibetan culture is rich in traditions and spirituality.
معنی(example):
فلات تبت به خاطر مناظر خیرهکنندهاش شناخته شده است.
مثال:
The Tibetan plateau is known for its stunning landscapes.
معنی فارسی کلمه tibetan
:
تبت، مربوط به سرزمین و فرهنگ بومی تبت، شامل زبانی خاص و شیوههای زندگی بومی است.