معنی فارسی tibiotarsal
B2مفصل یا استخوانهای مرتبط با قسمت پایینی، به ویژه استخوانهای بین تیبی و تارسا.
Relating to the joint or region between the tibia and tarsal bones.
- NOUN
example
معنی(example):
مفصل تیبیوتارسال استخوانهای تیبی و تارسا را به هم متصل میکند.
مثال:
The tibiotarsal joint connects the tibia and tarsal bones.
معنی(example):
در پرندگان، ساختار استخوان تیبیوتارسال برای پرواز بسیار حیاتی است.
مثال:
In birds, the tibiotarsal bone structure is crucial for flight.
معنی فارسی کلمه tibiotarsal
:
مفصل یا استخوانهای مرتبط با قسمت پایینی، به ویژه استخوانهای بین تیبی و تارسا.