معنی فارسی ticketed
B1بلیطدار، به معنای نیاز به خرید بلیط برای ورود به یک رویداد یا استفاده از خدمات است.
Requiring a ticket for entry or access to an event or service.
- verb
verb
معنی(verb):
To issue someone a ticket, as for travel or for a violation of a local or traffic law.
معنی(verb):
To mark with a ticket.
مثال:
to ticket goods in a retail store
example
معنی(example):
این رویداد بلیطدار بود و همه صندلیها فروخته شد.
مثال:
The event was ticketed, and all seats were sold out.
معنی(example):
آنها سوار شدن بلیطدار را به خاطر جلوگیری از شلوغی ترجیح میدهند.
مثال:
They prefer ticketed rides to avoid crowding.
معنی فارسی کلمه ticketed
:
بلیطدار، به معنای نیاز به خرید بلیط برای ورود به یک رویداد یا استفاده از خدمات است.