معنی فارسی tickliness
B1احساس خارش و نرمی که بهعلت لمس داشتن یک شی ایجاد میشود.
The quality of being ticklish or causing ticklish sensations.
- NOUN
example
معنی(example):
احساس خارش و نرمی پر باعث شد که با آن سرگرمکننده باشد.
مثال:
The tickliness of the feather made it fun to play with.
معنی(example):
کودکان از خارش و نرمی اسباببازیهای نرم لذت میبرند.
مثال:
Children enjoy the tickliness of soft toys.
معنی فارسی کلمه tickliness
:
احساس خارش و نرمی که بهعلت لمس داشتن یک شی ایجاد میشود.