معنی فارسی tiddledywink
A2تیدلدیوینک، یک بازی سرگرمکننده گروهی که در آن بازیکنان سعی میکنند پولکهای کوچک را به درون سوراخهای کوچکی پرتاب کنند.
A children's game where players use a flat object to flip a smaller object into a cup or hole.
- noun
noun
معنی(noun):
A small disc used in the game of tiddlywinks.
معنی(noun):
An unlicensed pawnshop, brothel, or beerhouse.
example
معنی(example):
او با دوستانش روی فرش تیدلدیوینک بازی کرد.
مثال:
He played tiddledywinks on the carpet with his friends.
معنی(example):
تیدلدیوینک یک بازی است که نیاز به مهارت و استراتژی دارد.
مثال:
Tiddledywinks is a game that requires skill and strategy.
معنی فارسی کلمه tiddledywink
:
تیدلدیوینک، یک بازی سرگرمکننده گروهی که در آن بازیکنان سعی میکنند پولکهای کوچک را به درون سوراخهای کوچکی پرتاب کنند.