معنی فارسی tiddling
B1تیدلینگ به معنای دستکاری یا بازی کردن با چیزی به صورت بیدقت است.
The act of fiddling or playing with something without a specific purpose.
- VERB
example
معنی(example):
او با دکمههای رادیو در حال تیدلینگ بود.
مثال:
He was tiddling with the knobs on the radio.
معنی(example):
او بعد ازظهر را در باغ خود به تیدلینگ گذراند.
مثال:
She spent the afternoon tiddling around in her garden.
معنی فارسی کلمه tiddling
:
تیدلینگ به معنای دستکاری یا بازی کردن با چیزی به صورت بیدقت است.