معنی فارسی tiemaking

B1

فرآیند ساخت کراوات، شامل طراحی و دوخت می‌باشد.

The process of making ties.

example
معنی(example):

ساخت کراوات نیاز به مهارت و صبر دارد.

مثال:

Tiemaking requires skill and patience.

معنی(example):

او ساخت کراوات را از پدرش آموخت.

مثال:

He learned tiemaking from his father.

معنی فارسی کلمه tiemaking

: معنی tiemaking به فارسی

فرآیند ساخت کراوات، شامل طراحی و دوخت می‌باشد.