معنی فارسی tienta

B1

تست یا اندازه‌گیری چیزی به طور غیر مستقیم برای بررسی یا ارزیابی.

To test or probe into something indirectly for evaluation or measurement.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که قبل از گرفتن تصمیم نهایی، وضعیت را امتحان کند.

مثال:

He decided to tienta the situation before making a final decision.

معنی(example):

هنرمند اغلب از تکنیک‌های تیِنتا در کار خود برای ارزیابی بافت‌ها استفاده می‌کند.

مثال:

The artist often uses tienta techniques in his work to assess textures.

معنی فارسی کلمه tienta

: معنی tienta به فارسی

تست یا اندازه‌گیری چیزی به طور غیر مستقیم برای بررسی یا ارزیابی.