معنی فارسی tiepin
A2گیرهای کوچک که معمولاً برای نگهداشتن کراوات در موقعیت خود استفاده میشود.
A decorative piece of jewelry used to fasten a tie.
- noun
noun
معنی(noun):
A tie tack, a pin or stud used to secure a tie to the shirt.
example
معنی(example):
او در عروسی یک گیره کراوات نقرهای به تن داشت.
مثال:
He wore a silver tiepin to the wedding.
معنی(example):
گیره کراوات به لباس او ظاهری شیک داد.
مثال:
The tiepin added a touch of elegance to his outfit.
معنی فارسی کلمه tiepin
:
گیرهای کوچک که معمولاً برای نگهداشتن کراوات در موقعیت خود استفاده میشود.