معنی فارسی tiger shark
B2کوسه ببر، نوعی کوسه معروف به دندانهای تیز و تطبیقپذیری در خوراک، که معمولاً در آبهای گرمسیری یافت میشود.
A large shark species that is known for its aggressive behavior and is found in tropical and subtropical waters.
- noun
noun
معنی(noun):
A large shark, Galeocerdo cuvier, of wide warm-water distribution, that hunts alone and has dark stripes across its back.
example
معنی(example):
کوسه ببر به خاطر دندانهای تیزش شناخته شده است.
مثال:
The tiger shark is known for its sharp teeth.
معنی(example):
بسیاری از کوسههای ببر در آبهای گرمسیری زندگی میکنند.
مثال:
Many tiger sharks live in tropical waters.
معنی فارسی کلمه tiger shark
:
کوسه ببر، نوعی کوسه معروف به دندانهای تیز و تطبیقپذیری در خوراک، که معمولاً در آبهای گرمسیری یافت میشود.