معنی فارسی tightish

B1

کمی تنگ، به حالتی اطلاق می‌شود که یک شی به طور جزئی به بدن نزدیک باشد.

Somewhat tight, not completely loose but not overly tight either.

example
معنی(example):

این پیراهن کمی تنگ است اما هنوز راحت است.

مثال:

The shirt is a bit tightish but still comfortable.

معنی(example):

جین‌های تنگ‌اش شیک به نظر می‌رسند.

مثال:

Her tightish jeans look stylish.

معنی فارسی کلمه tightish

: معنی tightish به فارسی

کمی تنگ، به حالتی اطلاق می‌شود که یک شی به طور جزئی به بدن نزدیک باشد.