معنی فارسی timberman
B1چوب‌کار، فردی که در صنعت چوب و برداشت آن تجربه دارد.
A person who works in the timber industry, particularly in harvesting.
- noun
noun
معنی(noun):
A lumberman
معنی(noun):
A timber dealer
معنی(noun):
A person who installs timbers in a mine
معنی(noun):
A longhorn beetle, of genus Acanthocinus, of European pine forests.
example
معنی(example):
چوب‌کار در جابجایی الوارهای سنگین مهارت دارد.
مثال:
The timberman is skilled at handling heavy logs.
معنی(example):
یک چوب‌کار بهترین روش‌های برداشت چوب را می‌شناسد.
مثال:
A timberman knows the best methods for timber harvesting.
معنی فارسی کلمه timberman
:
چوب‌کار، فردی که در صنعت چوب و برداشت آن تجربه دارد.
