معنی فارسی time lag
B1تاخیر زمانی، فاصله زمانی بین دو رویداد یا عمل که در نتیجه آن یک تغییر تاخیر دارد.
The delay between an event and the effect that follows it.
- NOUN
example
معنی(example):
تاخیر زمانی بین اعلام و تأثیرات آن میتواند قابل توجه باشد.
مثال:
The time lag between the announcement and the effects can be significant.
معنی(example):
ما تاخیر زمانی در واکنش به تغییرات سیاستها مشاهده کردیم.
مثال:
We observed a time lag in the response to the policy changes.
معنی فارسی کلمه time lag
:
تاخیر زمانی، فاصله زمانی بین دو رویداد یا عمل که در نتیجه آن یک تغییر تاخیر دارد.