معنی فارسی time slice
B1برش زمانی، واحدی از زمان است که برای فعالیت خاصی اختصاص داده میشود و در مدیریت سیستمهای کامپیوتری کاربرد دارد.
A unit of time allotted for the execution of a task in computer processing.
- noun
noun
معنی(noun):
The period of time for which a process is allowed to run in a preemptive multitasking system.
example
معنی(example):
در پردازش داده، یک برش زمانی واحدی از زمان است که برای اجرای یک وظیفه اختصاص داده شده است.
مثال:
In data processing, a time slice is a unit of time allocated for task execution.
معنی(example):
هر برش زمانی به سیستمعامل اجازه میدهد چندین وظیفه را مدیریت کند.
مثال:
Each time slice allows the operating system to manage multiple tasks.
معنی فارسی کلمه time slice
:
برش زمانی، واحدی از زمان است که برای فعالیت خاصی اختصاص داده میشود و در مدیریت سیستمهای کامپیوتری کاربرد دارد.