معنی فارسی time-resolved
B1زمانحل شده، به روشی از اندازهگیری و تحلیل دادهها گفته میشود که در آن دادهها نسبت به زمان تجزیه و تحلیل میشوند.
Referring to measurements or observations made at distinct time points to analyze dynamic processes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آزمایشهای زمانحل شده به دانشمندان کمک میکند تا فرآیندهای سریع را مطالعه کنند.
مثال:
Time-resolved experiments help scientists study rapid processes.
معنی(example):
در یک اندازهگیری زمانحل شده، دادهها در فواصل زمانی مختلف جمعآوری میشوند.
مثال:
In a time-resolved measurement, the data is collected at various time intervals.
معنی فارسی کلمه time-resolved
:
زمانحل شده، به روشی از اندازهگیری و تحلیل دادهها گفته میشود که در آن دادهها نسبت به زمان تجزیه و تحلیل میشوند.