معنی فارسی timekeeping
B2زمان نگهداری به معناي ثبت و مدیریت صرف زمان انجام کارها در یک موقعیت مشخص است.
The act of recording the time spent on tasks or activities.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To keep track of and/or enforce any restrictions on the time; keep time.
noun
معنی(noun):
The measurement of time, or determining what the local time is.
example
معنی(example):
حسابدار مسئول ثبت زمان در شرکت است.
مثال:
The accountant is responsible for timekeeping in the company.
معنی(example):
ثبت دقیق زمان برای موفقیت پروژه حیاتی است.
مثال:
Accurate timekeeping is essential for the success of the project.
معنی فارسی کلمه timekeeping
:
زمان نگهداری به معناي ثبت و مدیریت صرف زمان انجام کارها در یک موقعیت مشخص است.
