معنی فارسی timeliness
B1به موقع بودن به معنای انجام کارها در زمان مناسب و تعیین شده است.
The quality of being done at the right time.
- noun
noun
معنی(noun):
The state of being timely.
example
معنی(example):
به موقع بودن پاسخ او توسط رئیسش مورد تقدیر قرار گرفت.
مثال:
The timeliness of her response was appreciated by her boss.
معنی(example):
به موقع بودن در دنیای گزارشگری خبری بسیار مهم است.
مثال:
Timeliness is crucial in the world of news reporting.
معنی فارسی کلمه timeliness
:
به موقع بودن به معنای انجام کارها در زمان مناسب و تعیین شده است.