معنی فارسی timorousnous
B1ترسو و محتاط، به ویژه در شرایطی که ممکن است استرس و ترس وجود داشته باشد.
Characterized by a lack of confidence or courage; fearful.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گربه ترسو زیر تخت در طول طوفان مخفی شد.
مثال:
The timorousnous cat hid under the bed during the storm.
معنی(example):
طبیعت ترسو او سبب شد تا نتواند سوال بپرسد.
مثال:
His timorousnous nature made it hard for him to ask questions.
معنی فارسی کلمه timorousnous
:
ترسو و محتاط، به ویژه در شرایطی که ممکن است استرس و ترس وجود داشته باشد.