معنی فارسی tin tack

B1

میخی کوچک و نازک که معمولاً از قوطی ساخته شده و برای اتصال اشیاء به کار می‌رود.

A small, thin nail typically made of tin, used for lightweight fastening.

example
معنی(example):

او از میخ قوطی برای نگه‌داشتن کاغذ به هم استفاده کرد.

مثال:

He used a tin tack to hold the paper together.

معنی(example):

میخ‌های قوطی معمولاً برای کارهای سبک استفاده می‌شوند.

مثال:

Tin tacks are often used for light fastening jobs.

معنی فارسی کلمه tin tack

: معنی tin tack به فارسی

میخی کوچک و نازک که معمولاً از قوطی ساخته شده و برای اتصال اشیاء به کار می‌رود.