معنی فارسی tinktinkie

B1

صدای نرم و دلنشینی که بیشتر در بازی‌های کودکانه شنیده می‌شود.

A soft, tinkling sound often associated with toys or light musical instruments.

example
معنی(example):

صدای تینکتینکی در سرتاسر باغ شنیده می‌شد.

مثال:

The tinktinkie sound could be heard all around the garden.

معنی(example):

او در حین بازی با اسباب‌بازی صداهای تینکتینکی تولید کرد.

مثال:

She made tinktinkie noises while playing with the toy.

معنی فارسی کلمه tinktinkie

: معنی tinktinkie به فارسی

صدای نرم و دلنشینی که بیشتر در بازی‌های کودکانه شنیده می‌شود.