معنی فارسی tinsman

B2

شخصی که به ساخت و تولید اشیاء از قلع می‌پردازد.

A craftsman who works with tin, creating various items.

example
معنی(example):

زیورآلات‌ساز یک چراغ زیبا ساخت.

مثال:

The tinsman crafted a beautiful lantern.

معنی(example):

هر زیورآلات‌ساز سبک منحصر به فرد خود را دارد.

مثال:

Every tinsman has his own unique style.

معنی فارسی کلمه tinsman

: معنی tinsman به فارسی

شخصی که به ساخت و تولید اشیاء از قلع می‌پردازد.