معنی فارسی tinta
B1نوعی رنگ یا جوهر که برای نقاشی یا هنرهای تجسمی استفاده میشود.
A term for dye or ink used in artwork, especially in painting.
- NOUN
example
معنی(example):
او از تینتا برای افزودن رنگ به آثار هنریاش استفاده کرد.
مثال:
She used tinta to add color to her artwork.
معنی(example):
تینتا در بین هنرمندان به خاطر رنگهای زندهاش محبوب است.
مثال:
Tinta is popular among artists for its vibrant colors.
معنی فارسی کلمه tinta
:
نوعی رنگ یا جوهر که برای نقاشی یا هنرهای تجسمی استفاده میشود.