معنی فارسی tinty
B1تنتی، به رنگی گفته میشود که کمی از حالت طبیعی خود تغییر کرده و سایهی مشخصی دارد.
Having a faint or a slight tint of a particular color.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آب رنگی سایهای تند از آبی بود.
مثال:
The water was a tinty shade of blue.
معنی(example):
او رنگ صورتی تند را برای دکور اتاقش انتخاب کرد.
مثال:
She chose a tinty pink for her room decor.
معنی فارسی کلمه tinty
:
تنتی، به رنگی گفته میشود که کمی از حالت طبیعی خود تغییر کرده و سایهی مشخصی دارد.