معنی فارسی tip someone the wink
B2به کسی اشاره کردن یا علامت دادن به طوری که شخص متوجه شود و عمل خاصی را انجام دهد.
To give someone a discreet signal or indication to do something.
- IDIOM
example
معنی(example):
او به او اشاره کرد تا بفهمد که در حال رفتن است.
مثال:
He tipped her the wink to let her know he was leaving.
معنی(example):
مربی به بازیکن اشاره کرد تا با تهاجمی بیشتری بازی کند.
مثال:
The coach tipped the player the wink to play more aggressively.
معنی فارسی کلمه tip someone the wink
:
به کسی اشاره کردن یا علامت دادن به طوری که شخص متوجه شود و عمل خاصی را انجام دهد.