معنی فارسی tm
B1مخفف یا نماد مختصر برای زمان (Time Mark) که ممکن است در متون فنی یا علمی به کار رود.
An abbreviation often used to denote 'time mark' or other meanings in various contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
ما فاصله را با 'tm' برای زمانبندی علامت زدیم.
مثال:
We marked the distance with 'tm' for timing.
معنی(example):
مخفف 'tm' معمولاً در نوشتار فنی استفاده میشود.
مثال:
The abbreviation 'tm' is commonly used in technical writing.
معنی فارسی کلمه tm
:
مخفف یا نماد مختصر برای زمان (Time Mark) که ممکن است در متون فنی یا علمی به کار رود.