معنی فارسی to be on the safe side
B1به معنای احتیاط کردن و اتخاذ تدابیر مناسب برای جلوگیری از خطر است.
To take precautions to avoid potential problems.
- IDIOM
example
معنی(example):
من یک چتر میآورم، فقط برای اطمینان.
مثال:
I'm bringing an umbrella, just to be on the safe side.
معنی(example):
شما باید گزارش را دوباره بررسی کنید تا از این بابت مطمئن باشید.
مثال:
You should double-check the report to be on the safe side.
معنی فارسی کلمه to be on the safe side
:
به معنای احتیاط کردن و اتخاذ تدابیر مناسب برای جلوگیری از خطر است.