معنی فارسی to death

B1

به معنای شدت احساس یا حالت، به ویژه ترس یا شادی به شدت احساس شده.

To an extreme degree, often used to describe strong emotions like fear or laughter.

example
معنی(example):

او فکر می‌کرد که از دست جوک به مرگ خواهد خندید.

مثال:

He thought he would laugh to death at the joke.

معنی(example):

او وقتی عنکبوت را دید، از ترس به مرگ رسید.

مثال:

She was scared to death when she saw the spider.

معنی فارسی کلمه to death

: معنی to death به فارسی

به معنای شدت احساس یا حالت، به ویژه ترس یا شادی به شدت احساس شده.