معنی فارسی to kingdom come

C1

به ملکوت برود، اصطلاحی است برای توصیف نابودی یا تخریب یک چیز به طرز جدی و کامل.

An idiomatic expression meaning to be destroyed or to cease to exist.

example
معنی(example):

ساختمان قدیمی پس از طوفان به حال خود رها شد تا به سمت ملکوت برود.

مثال:

The old building was left to kingdom come after the storm.

معنی(example):

او گفت اگر کارش به زودی بهبود نیابد، آن را به جایی می‌برد که به ملکوت برود.

مثال:

He said he would take his business to kingdom come if it didn't improve soon.

معنی فارسی کلمه to kingdom come

: معنی to kingdom come به فارسی

به ملکوت برود، اصطلاحی است برای توصیف نابودی یا تخریب یک چیز به طرز جدی و کامل.