معنی فارسی to make matters worse

B2

عبارتی که برای بیان بدتر شدن شرایط استفاده می‌شود.

An idiomatic expression used to indicate that a situation has become worse.

example
معنی(example):

برای بدتر کردن اوضاع، در طول پیک‌نیک باران شروع به باریدن کرد.

مثال:

To make matters worse, it started to rain during the picnic.

معنی(example):

او کلیدهایش را فراموش کرد و برای بدتر کردن اوضاع، گوشی‌اش خاموش شد.

مثال:

He forgot his keys and, to make matters worse, his phone died.

معنی فارسی کلمه to make matters worse

: معنی to make matters worse به فارسی

عبارتی که برای بیان بدتر شدن شرایط استفاده می‌شود.