معنی فارسی to match
B1مطابقت دادن به معنای تطبیق یا هماهنگ کردن دو یا چند عنصر است.
To make something equal or consistent with something else.
- VERB
example
معنی(example):
من باید رنگهای رنگ را مطابقت دهم.
مثال:
I have to match the colors of the paint.
معنی(example):
آنها باید کلمات را با تصاویر درست مطابقت دهند.
مثال:
They need to match the words with the correct images.
معنی فارسی کلمه to match
:
مطابقت دادن به معنای تطبیق یا هماهنگ کردن دو یا چند عنصر است.