معنی فارسی to no end
B2به معنای ادامه دادن به کاری بدون نتیجه یا هدف مشخصی است.
To do something continuously and without limit, often without achieving a particular result.
- IDIOM
example
معنی(example):
او به طور بیپایان بر روی پروژه کار کرد، اما ارزشش را داشت.
مثال:
She worked on the project to no end, but it was worth it.
معنی(example):
آنها به طور بیپایان درباره بهترین راهحل بحث کردند.
مثال:
They argued to no end about the best solution.
معنی فارسی کلمه to no end
:
به معنای ادامه دادن به کاری بدون نتیجه یا هدف مشخصی است.