معنی فارسی to no purpose
B2به معنای انجام کاری بدون دستیابی به نتیجه یا هدف مشخصی است.
To do something without any benefit or result.
- IDIOM
example
معنی(example):
تلاشهای او به هیچ عنوان او را ناامید کرد.
مثال:
His efforts to no purpose left him feeling frustrated.
معنی(example):
کار کردن تا دیروقت وقتی که پروژه لغو شد به هیچ عنوان مفید نبود.
مثال:
Working late proved to be to no purpose when they canceled the project.
معنی فارسی کلمه to no purpose
:
به معنای انجام کاری بدون دستیابی به نتیجه یا هدف مشخصی است.