معنی فارسی to one's disadvantage

B1

به ضرر کسی اشاره می‌کند که موقعیتی را به طور منفی تحت تأثیر قرار می‌دهد.

A situation or choice that negatively impacts someone.

example
معنی(example):

غیبت او در مسابقه به ضرر او خواهد بود.

مثال:

His absence will be to his disadvantage in the competition.

معنی(example):

عدم انتخاب به مطالعه به ضرر شما خواهد بود.

مثال:

Choosing not to study will be to your disadvantage.

معنی فارسی کلمه to one's disadvantage

:

به ضرر کسی اشاره می‌کند که موقعیتی را به طور منفی تحت تأثیر قرار می‌دهد.